مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
عبادت در مسجد براى سگ سياه مردى كه هر كار مى كرد نمى توانست اخلاص خود را حفظ كند و ريا كارى نكند، روزى چاره انديشى كرد و با خود گفت : در گوشه شهر، مسجدى متروك هست كه كسى به آن توجه ندارد و رفت و آمد نمى كند ، خوب است شبانه به آن مسجد بروم ، تا كسى مرا نديده خالصانه خدا را عبادت كنم در نيمه هاى شب تاريك ، مخفيانه به آن مسجد رفت ، آن شب باران مى آمد و رعد و برق و بارش ، شدت داشت او در آن مسجد مشغول عبادت شد، در وسطهاى عبادت ، ناگهان صدايى شنيد، با خود گفت : حتما شخصى وارد مسجد شد، خوشحال گرديد ( كه آن شخص فردا مى رود و به مردم مى گويد اين آدم چقدر انسان خداشناسى وارسته اى است كه در نيمه هاى شب به مسجد متروك آمده و مشغول نماز و عبادت است ) او بر كيفيت و كميت عبادتش افزود و همچنان با كمال خوشحالى تا صبح به عبادت ادامه داد، وقتى كه هوا روشن شد، و به آن كسى كه وارد مسجد شده بود، زير چشمى نگاه كرد، ديد آدم نيست بلكه سگ سياهى است كه بر اثر رعد و برق و بارندگى شديد، نتوانسته در بيرون بماند و به مسجد پناه آورده است بسيار ناراحت شد، و اظهار پشيمانى كرد و پيش خود شرمنده شد كه ساعتها براى سگ ، عبادت مى كرده است ، خطاب به خود كرد و گفت : اى نفس !من فرار كردم و به مسجد دور افتاده آمدم تا در عبادت خود، احدى را شريك قرار ندهم ، اينك مى بينم (العياذ باالله ) سگ سياهى را در عبادتم شريك خدا قرار داده ام ، واى بر من ، چقدر مايه تاءسف است كه اين حالت را پيدا كرده ام نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |